فانوس شب



یه بررسی کوتاه از چند فیلم که جدیدا دیدم. البته فیلم های جامانده ای که قبل تر قرار بود راجع بهشون بنویسم (وارونگی - مالاریا) و همین طور بدون تاریخ بدون امضا که دو ماه پیش دیدمش هم در این پست قرار گرفتند.

1. وارونگی - بهنام بهزادی

قصه درباره ی دختری است که تنها پیرش زندگی می کند. برادر و خواهرش ازدواج کرده و این دختر (سحر دولتشاهی) هنوز مجرد است و به نوعی از مادرش نگه داری هم می کند. فیلم از جای درستی آغاز می شود. آلودگی و وارونگی هوا، مادری بیمار و دختری تنها که احتمالا بالای سی سال سن دارد و کمی از سن ازدواج متداول در جامعه دور شده، و عشق قدیمی که ناگاه پیدایش می شود. فیلمنامه پله پله و آرام مخاطب را وارد قصه می کند و پیرنگ اصلی فیلمنامه خیلی خوب شکل می گیرد. انتقاد غیر مستقیم و غیر شعاری فیلمساز بر تاثیر یک عامل محیطی و بیرونی بر روابط انسان های درون یک خانواده از نکات بسیار مهم فیلم است. فیلم خوب شروع می شود و خوب ادامه پیدا می کند اما پایانش نه این که بد باشد، متوسط است. آن پایان بی مصرفِ مثلا اخلاق گرای تلویزیونی در کار نیست اما با یک پایان جسورانه و متفاوت هم طرف نیستیم. 

البته یک پایان بازِ استاندارد که مساله ی اصلی فیلم را حل می کند اما مساله ی دیگری را مطرح می کند. مشکل رفتن به شمال و همراهی مادر پیرشان حل می شود اما مشکل دیگری که مطرح می شود این است که آیا روابط این خانواده مثل قبل خواهد شد؟ آیا رابطه ی نیلوفر با عشقِ سابقش دوباره بهم می خورد یا این بار شکل می گیرد؟ وارونگی به جز یک پدیده ی طبیعی به نوعی یک پارادوکس برای نیلوفر هم محسوب می شود: انتخاب بین سلامتی مادر و رفتن به شمال یا مصر ماندن بر تصمیمی که گرفته و ازدواج و احقاق حقوقش در خانواده. پارادوکسی میان گرفتن حق یا ادای دین و وظیفه نسبت به مادر و خانواده. اسم فیلم بسیار عالی و درست انتخاب شده و ایهام بسیاری در معنی ایجاد می کند، وارونگی میان خواسته ها، روابط، رفتن یا نرفتن، ازدواج یا عدم ازدواج، تمام چیزهایی که با هم کاملا در تعارض اند. در کل فیلمِ بسیار خوب و خوش ساختیست و بهترین گزینه برای اسکار، حتی بالاتر از مالاریای شهبازی بود که البته هیچ کدامشان به اسکار نرفتند.

2. مالاریا - پرویز شهبازی

فیلم یک پوستر اصلی خوب دارد. چند بازی خوب از ساغر قناعت، طبق معمولِ فیلم های شهبازی یک کار اولی درجه یک و یک آذرخش فراهانی خوب و البته در برخی مواقع متوسط، و سایر بازی هایی که نرمال اند به جز آزاده نامداری که کاملا متوسط است. روایت فیلم مثل فیلم های قبلی شهبازی از سکانس پایانی یا ما قبل پایانی شروع می شود. با یک تکنیک جالب ما وارد ماجرای اصلی می شویم که به نوعی استعاره ای از سرگشتگی جوانان است. یک دختر و پسر شهرستانی که به تهران آمده اند و ظاهرا دختر بنابر دلایلی که تا پایان فیلم هم مشخص نمی شود برای چندمین بار از خانه گریخته است و دیگر نمی خواهد تحت هیچ شرایطی به خانه بر گردد.

فیلم در نسخه ی نمایش خانگی به جز سکانس مصاحبه با خبرنگار، حذفیات دیگری ندارد اما قصه بسیار گنگ روایت می شود. هیچ اشاره ای به گذشته افراد نمی شود، پایان باز فیلم بر خلاف فیلم قبلی شهبازی اصلا پایان باز نیست و در واقع پایان ول است و ظرافت های فیلم های قبلی به ندرت در این فیلم دیده می شوند. اما از نکات مثبت فیلم مثلا اشاره به قانون تبعیض آمیز ندادن اتاق به دختر تنها در هتل است، فیلم بسیار هوشمندانه نشان می دهد قانونی که قرار است آسایش را فراهم کند چطور باعث می شود دختر به میان جماعتی برود که هیچ میانه ای با آن ها ندارد و حتی برایش خطرناک است. کمااینکه آن جا را هم به دختران اجاره نمی دهند و دختر با گریم پسرانه وارد آن محیط می شود.

3. بدون تاریخ بدون امضا - وحید جلیلوند

فیلم تلخی است اما ساختار خوب و یکپارچه ای دارد. از ابتدا فضای سنگین فیلم حکایت از تلخی قصه ای دارد که در جامعه هم شبیه آن را کم ندیده ایم. فیلم با ضرباهنگ ملایم خود پیش می رود تا به جایی برسد که به نوعی فداکاری دکتر نریمان را که به نوعی خود را مقصر این اتفاق می داند ببینیم. بدون تاریخ بدون امضا تلخ است اما زهرمار نیست، سکانس های غم انگیز هم کم ندارد اما می توان تحملشان کرد. بازی امیر آقایی خوب درآمده، نوید محمد زاده طبق معمول یک بدبخت بی اعصاب است که تخصص خاصی هم در ارائه چنین نقشی دارد و هدیه تهرانی هم طبق معمول بازی روان و یکدستی دارد، بازی تهرانی آنقدر بی آلایش است که هیچ لحظه ای از بازی و اکت هایش از فیلم هایش بیرون نیست برعکس محمدزاده که بازی های پر از اکت و بعضا تکراری اش اندکی اغراق شده اند.

از بازی ها که بگذریم کارگردانی جلیلوند تر و تمیز است و استفاده از دوربین روی دست هم هر چند جالب نیست اما با اعصاب مخاطب هم بازی نمی کند. استفاده به جا و کم از موسیقی هم نکته ی مهمی است که در کمتر فیلم ایرانی مشاهده می شود. در کل فیلم خوب و استانداردی است اما ماندگار نه، لااقل از نظر من و برای من.

4. متری شیش و نیم - سعید روستایی

فیلم یک شروع خیلی خوب دارد که به نوعی روند کلی داستان هم با آن روایت می شود. شروع سکانس یک با پایان خوبی که برای آن نوشته و اجرا شده انتظار یک فیلم خوب با پایانی خوب تر را می دهد که البته این طور نیست. فیلم تا جایی خوب پیش می رود که پلیس در جست و جوی یافتن ناصر خاکزاد است اما از لحظه ای که ناصر را در بند می بینیم دیگر فیلم نیست، پندنامه ای است ضد خرید و فروش و مصرف مواد مخدر. انگار داریم سرانجام یک عمده فروش مواد را تماشا می کنیم تا به دار مجازات آویخته شود. 

فیلم از بعد از دستگیری ناصر اصلا معلوم نیست چرا ادامه پیدا می کند و بیش تر معلوم نیست چه می خواهد بگوید. هر چند همان روند دستگیری ناصر هم به شکل ساده لوحانه ی انجام می پذیرد و به جز یکی دو پلان مثل آن جایی که سگ متوجه زن خرده فروش می شود یا شریک ناصر خاکزاد خود را قبل از دستگیری خود را منفجر می کند چیز قابل توجه دیگری وجود ندارد.

5. عرق سرد - سهیل بیرقی 

یک فیلم جمع و جور خوب با بازی های روان امیر جدیدی و باران کوثری و سحر دولتشاهی. فیلم با ریتم خوبی شروع و ادامه پیدا می کند نقطه بحران و گسترش بحران، شروع و بسط تنش به درستی اجرا شده و در نهایت با یک اثر استاندارد طرف هستیم.

منطق روایت و عدم شعارزدگی از ویژگی های دیگر عرق سرد هستند با این حال  علت بدخلقی ها و زیر آب زدن های دولتشاهی را در فیلم نمی فهمیم، که البته قابل اغماض است. عرق سرد هم مثل من ساخته ی اول سهیل بیرقی فیلم خوب و استاندارد و البته قدر نادیده ای است. گذشت زمان ثابت خواهد کرد من و عرق سرد فیلم های بهتری هستند یا بدون تاریخ بدون امضا و متری شیش و نیم. ضمنا این جمله ی اول فیلم که هر گونه شباهت تصادفی است، اگر نبود سازندگان سنگین تر بودند، چون این حجم از شباهت تصادفی نیست. 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

medadtarhn انتشارات مستعلی رسانه پرشین جامع موزیک نارون دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. برای تقویت مهارت درک مطلب (reading) چه کار کنیم؟ کسب درآمد | کسب درآمد از اینستاگرام رویای خیال من مطالب اینترنتی فیلم و سریال رایگان | TheFilms.ir دانلود فیلم ,دانلود سریال ,رز دانلود